پروژهی هومورک
هومورک یعنی خونه و کار. همهمون به جایی نیاز داریم که هومورک نباشه؛ فضای امید
…
به ما دروغ گفتهاند
شب خوابش نمیبرد، اما ساعت را روی ۶ صبح کوک کرد که بتواند قبل از ترافیک به محل کارش برسد. دیروز ۲ ساعت بیشتر در شرکت مانده بود تا کارها را تمام کند و میدانست کسی این دو ساعت را نمیبیند و اهمیتی به آن نمیدهد. به محل کارش رسید و مستقیم رفت در جایی که برایش مشخص کرده بودند نشست و کامپیوتر را روشن کرد.
شروع شد! دوباره کارهای تکراری و همیشگی روی سرش آوار شد و باید تا ساعت ۴ آنها را تحویل میداد. درغیراینصورت باید دوباره چشمتوچشم مدیرش میشد؛ مدیری که شرکت را تبدیل به کارخانهای با دوربینهای مداربسته کرده که او هم یکی از افراد خط تولیدش بود و کوچکترین رفتارش در مانیتور جلوی مدیر با وضوح بالایی قابل مشاهده بود.
کارهایش را انجام داد و با کولهباری از خستگی به خانه برگشت. مدتها بود که سؤالی ذهنش را مشغول کرده بود که آیا زندگی همین است؟ چرا نباید موقع کار کردن خوشحال باشم؟ چرا هر کار جدیدی که میخواهم انجام دهم، به جای تشویق مرا تنبیه میکنند؟ به خودش آمد که دید باید شام بخورد، ظرفها را بشورد و به رختخواب برود که شاید ساعت ۲ خوابش ببرد.
فضای امید. تا حالا بهش زیاد فکر نکردم.با این حال الان که توضیحش دادی مشتاق شدم بیشتر ازش بدونم. من همیشه توی فکرم بوده که برای اجباری نبودن کارم، وورک رو بیارم توی هووم. یعنی ادغام کار و زندگی با هم. جوری که لحظه های استراحت و کارم آغشته به لذت باشه، مث طعم یه اسپرسوی دلنشین.
مرسی وحید
سلام علی جان
خوشحالم که تونستم اشتیاقت رو بیشتر بکنم برای کاری که ذهنت رو مشغول کرده. موافقم باهات که میشه «هوم» و «ورک» رو ترکیب کرد و خیلی وابسته به فضا یا لحظهای مشخص نبود. مخصوصاً که اینترنت قابلیتهای بیاندازهای داره برای این اتفاق.
امیدوارم تو مسیری که در پیش داری بدرخشی.
وحید؛
من رو با مفهوم تازهای آشنا کردی که در پسزمینه ناخودآگاه ذهنم خیلی بهش فکر میکردم. اینکه سوای از زندگی روزمره و کار، چی داریم که بهش بنازیم؟ و پاسخ تو در قلب کلمه «دیزاین» نهفته بود. در واقع با «دیزاین» هستش که «فضای امید» هم خلق میشه.
برای همین بود هر وقت تفریحی از خونه بیرون زدم و خودم رو به یک لاته دعوت کردم، تا شب حالم خوب بود. به تعبیر خودم امید به زندگیام بیشتر شده بود.
نیاز داریم به این فضای امید. این روزها واقعا جای خالیش احساس میشه.
دوست دارم بیشتر از مطالبت بخونم. حتما حرفهای تازهای داره که نظرم رو جلب کنه.
ارادتمند تو!