فضای امید چیست؟


فضای امید، فضای سومی است بین فضای اولِ «خانه» و فضای دومِ «کار». جایی است که برخلاف مرزهای صلب، خط‌کشی‌شده و تعریف‌شده‌ی خانه و کار، تابع نوع رویکرد ما در خلق آن است. این فضا تا حد زیادی هویت و چیستی خود را مدیون کسی است که آن را می‌سازد. کسی مثل شما.


اما چرا امید؟

اگر تابه‌حال برای رسیدن به یکی از اهداف خود در زندگی شکست خورده باشید، اما بی‌خیال نشوید و دنبال راه‌‌های جدیدی برای رسیدن به هدف‌تان بگردید،‌ شما آدم امیدواری در زندگی هستید و به‌نوعی امید را باور دارید.

«بی‌خیال‌نشدن» را معادل خواستن و «دنبال راه‌های جدید رفتن» را معادل ساختن قرار می‌دهم. به عبارتی اگر می‌‌خواهیم امید و امیدواری را در زندگی‌مان وارد کنیم، باید دو واژه را به خاطر بسپاریم: «خواستن» و «ساختن».  

امیدِ واهی و سپردن آینده به اتفاق و شانس، چیزی جز نابودی آینده نیست و بیشتر به خوش‌بینی منفی منفجر می‌شود. «چارلز ریک اسنایدر»[۱] هم به عنوان کسی که سال‌ها روی مفهوم امید کار کرده، باور دارد که امید دو مؤلفه دارد:

۱- قدرت اراده[۲] ؛ که من آن را معادل خواستن قرار می‌دهم. یعنی اینکه تلاش کنیم و بخواهیم که چیزی را محقق کنیم.

۲- قدرت یافتن مسیر[۳]؛ که من آن را معادل ساختن قرار می‌دهم. یعنی اینکه ما خواستن‌مان را به ساختن تبدیل کنیم.

فضای امید فضایی است بین خانه و کار که با «خواستن» و «ساختن» محقق می‌شود. فضای خانه و کار ما تا حدود زیادی ساخته‌وپرداخته شده و امکان دخل‌وتصرف در آن بسیار کم است و «قدرت»‌هایی در آن رخنه کرده‌اند که امکان دست‌کاری آن‌ها نه منطقی است و نه توجیه‌پذیر. کافی است به حال‌وهوای پدرسالارانه در فضای خانه و قدرت رئیس و بوروکراسی‌ها در فضای کار فکر کنید.


چرا فضا؟

فضای امید جایی در ته کوچه یا سر نبش خیابان معروفی نیست. فضای امید برای محقق‌شدنش نیاز دارد که در ابتدا در ذهن شکل بگیرد. قرار نیست برای ساختن این فضا ، جایی را اجاره کنید یا دنبال سرمایه‌گذار بگردید. «ساختن»ی که به آن اشاره کردم، در ذهن صورت می‌گیرد که به تدریج در نوشته‌‌های بعدی بیشتر در مورد دیزاین کردن این فضا خواهم نوشت.

همان‌طور که گفتم، فضای خانه و کار عناصری دارد که سیستم و به‌ویژه قدرت، حدومرزهای آن‌ها را تعریف کرده و است و اساساً تا حد زیادی ضد خلاقیت و دستکاری است. احتمالاً در محیط کار خود فرصت‌های زیادی را برای بهترشدن و پیشرفت دیده‌اید، اما آن‌قدر موانع سر راهتان قرار گرفته که یا بیخیال شده‌اید، یا به‌حدی پافشاری کرده‌اید که شما را اخراج کرده‌اند. به همین دلیل،‌ برای همین تعمداً از واژه‌ی فضا[۴] (به‌‌جای مکان[۵]) در «فضای امید» بهره برده‌ام.

شما می‌توانید در فضای ذهن‌تان پرسه بزنید، خلاقیت به خرج دهید، در ذهن‌‌تان شکست بخورید، دوباره بسازید، شکست بخورید و ادامه دهید. اما امکان تحقق این اتفاق‌ها در فضای خانه و کار، غیرممکن نیست، اما ممکن است موجب سرخوردگی و توقف شما شوند.


فضای امید سرِ جنگ ندارد

فضای امید جایی است بین خانه و کار که ما به‌مرورزمان برای خودمان خلق می‌کنیم و می‌توانیم با زیستن در این فضا، تغییراتی را که می‌خواهیم رقم بزنیم. فضای امید به‌هیچ‌وجه به‌دنبال سرکوب فضای خانه و کار نیست، بلکه دوست دارد در جایی بین این دو زیست کند و به ما امکان دهد که به کمک آگاهی،‌تجربه، زیست‌کردن و حضور، به سمت خواستن و ساختن حرکت کنیم و اثر خود را در این دنیا بگذاریم. پروژه‌ی هوم‌ورک به دنبال ساختن فضاهای امید است.


[۱] Charles R. Snyder

[۲] Will-power

[۳] Way-power

[۴] Space

[۵] Place

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *