چرا جامعه و فرهنگ رایج به ما اجازه نمیدهد که تخیل کنیم و فراتر از فضاهای رسمی و تعریفشده قدم برداریم؟ چرا برای هر یک از ما از زمان تولد تا مرگ، مسیر مشخصی را تعریف کردهاند که باید «همه» از همین مسیر برویم تا به موفقیت برسیم؟ چرا همیشه از ما خواستهاند که سربهراه باشیم، سؤال نپرسیم و کامل و بینقص باشیم؟
پروژهی هومورک با چنین سؤالها و دغدغههایی متولد شد؛ دغدغهی فقدان فضایی برای آدمها بین «خانه» و «کار». فضایی که نه مدرسه است نه کلاس کنکور، نه دانشگاه است نه محل کار است. فضایی که بتوانیم در آن تخیل کنیم، زیر بار وضع موجود نرویم و بتوانیم نقشهی مسیر زندگی را «خودمان» بکشیم.
پروژهی هومورک به دنبال خلق عمدیِ فضاهایی است بین «خانه» و «کار» که به ما اجازه میدهد این فضاها را بهدور از ساختارهای مرسوم جامعه بسازیم، در آن زیست کنیم و به مرور زمان متمایز شویم و تغییری ایجاد کنیم؛ تغییری که مدتهاست خودمان و دیگران در انتظارش هستیم.
مانیفست پروژهی هومورک چیست؟
دو را ه بیشتر وجود ندارد:
۱- هر روز و هر لحظه مدام غر بزنیم و از وضع موجود شکایت کنیم.
۲- کاری صورت دهیم.
مانیفست پروژهی هومورک مورد دوم است. هومورک باور دارد که دیگر زمان منتظر نشستن به پایان رسیده و لازم است خودمان دستبهکار شویم. دیگر زمان انتظار برای پذیرفتهشدن در کنکور و دادن شغل به ما، انتظاری بیهوده است و بهتر است تا دیر نشده به جای واکنشدادن به شرایط، اقدام کنیم.
امید و دیزاین؛ دو مؤلفهی اصلی پروژهی هومورک
پروژهی هومورک تلاشی است برای ساخت «فضاهای امید» بین «خانه» و «کار» به کمک «دیزاین». اگر امید را معادل «خواستن»[۱] و «ساختن»[۲] در نظر بگیریم، دیزاین به کمکمان میآید که مابهازای امید را در قالب فضایی ذهنی و عینی بسازیم. پس قلب پروژهی هومورک امید است و دیزاین.
چرا «فضا»[۳] و نه «مکان»[۴]
فرض کنید که شما دوست دارید برای خودتان کار کنید و کسبوکار راه بیندازید. قبل از اینکه مغازهای اجاره کنید یا سایتی راه بالا بیاورید، لازم است در ابتدا در فضایی ذهنی ایدهپردازی کنید و بعد از بررسیهای گوناگون، آن را به فضای عینی تبدیل کنید. به عبارتی اول لازم است اهداف خود را از راهاندازی استارتاپ یا اجارهی مغازه مشخص کنید و بعد به دنبال هاست و دامنه سایت یا ملک مناسب بروید. پس فضای ذهنی مقدم بر فضای عینی و محققشده است.
در پروژهی هومورک هم فضا (فضای ذهنی) بر مکان (فضای عینی) الویت دارد. متأسفانه در جامعهی ما آنقدر تخیل و رویاپردازی را از ما دریغ کردهاند که اتفاقاً لازم است قبل از ساخت هر فضای عینی، به ساخت و بهبود فضای ذهنی بپردازیم. فضای غالب جامعهی ما چه به لحاظ عینی و چه ذهنی، خانه و کار و است و برای خلق فضای امید لازم است تا مدتها فقط آن را تخیل کنیم و در ذهنمان بسازیم تا کمکم بتوانیم آن را وارد دنیای واقعی و عینی کنیم. وقتی الگوی ذهنی و مسلط جامعه «خانه، کار، خانه» است، باید برای تغییر آن مدام روی فضای ذهنی کار کنیم که و باور کنیم که این الگو در دنیای فعلی دیگر جواب نمیدهد.
هومورک پروژه است
من همیشه زندگی را تعریف و بهثمررساندن پروژهها دیدهام. پروژههایی که هیچیک شبیه دیگری نیست و ویژگیهای متفاوتی دارند. متأسفانه رویکرد پروژهمحور به زندگی را به ما یاد ندادهاند و همیشه ما را سرگرم «عملیات» و کارهای تکراری کردهاند. البته من موافقم کارهای عملیاتی نیستم، اما اگر زندگی را سراسر عملیات ببینیم، قطعاً دچار ملال و روزمرگی خواهیم شد.
جذابیت پروژه به منحصربهفرد بودن آن است و یکنواختی عملیات به تکراری بودن آن. ما هیچ وقت با شروع کاری یکنواخت نمیتوانیم متوجه علاقه و اشتیاق خود به آن کار شویم، چون ذات عملیات با خود مشغولیت و عادت را بههمراه دارد، اما میتوانیم برای کشف علاقهی خود پروژهای را در نظر بگیریم و در مسیر آن متوجه شویم که آیا آن کار را دوست داریم یا نه.
مزیت پروژه نسبت به عملیات این است که پروژه منحصربهفرد است، قابلیت کشف دارد، آغاز و انتهای مشخص دارد و در زمان مشخصی باید به پایان برسد. فرض کنید که شما میخواهید متوجه شوید که آیا قهوهی اسپرسو را دوست دارید یا نه. برای این کار میتوانید برای مدت یک هفته (زمان مشخص) به کافههای مختلف سی بزنید و قهوههای گوناگون را امتحان کنید و در مسیرِ این یک هفته «کشف» کنید که آیا میتوانید اسپرسو را وارد زندگی خود کنید یا نه.
باور پروژهی هومورک هم این است که زندگی سراسر تعریف و به پایانرساندن پروژههاست. پروژههایی که باعث کشف علاقهی ما میشود، برای ما درآمدزایی دارد، ما را وارد دنیای هنر میکند، برای ما برند شخصی بههمراه دارد و غیره.
به هومورک قانع نشوید و از آن بیرون بزنید
خواستهی من از شما این است که به فضای هومورک (خانه و کار) قانع نشوید و از آن بیرون بزنید. حتماً شما هم مثل من به نتیجه رسیدهاید که فضای هومورک برای ساختن آرزوها و رویاهایمان، بیشازاندازه کوچک و تنگ است. فضای هومورک فضای سرکوب و راضی شدن به وضع موجود است؛ فضایی است که در حال فروپاشی است.
و در نهایت خواستهی من از شما این است که اسیر دامِ خوشحالیهای ۱۰ دقیقهای و قورتدادن غورباقهها نشوید. اگر دیگر نمیتوانید با وضع موجود بسازید، پس دنیای خودتان را بسازید. دنیای شما «فضای امیدی» است که میتوانید آن را به کمک «دیزاین» خلق و در آن زندگی کنید و به دیگران نیز نشان دهید که امید یعنی خواستن و ساختن. چرا ما آن فردی نباشیم که تغییری ایجاد میکند و آدمها را تحت تأثیر قرار میدهد؟
قرار است در بخش نوشتهها بیشتر در مورد نحوهی ساختن فضای امید با شما حرف بزنم و خوشحال میشوم که دیدگاههای ارزشمند خود را با من در میان بگذارید.
[۱] Will-power
[۲] Way-power
[۳] Space
[۴] Place